دارم آلبوم "کجا باید برم روزبه بمانی" رو گوش می دم. چقدر با احساس می خونه با اون ترانه های زیبا که تک تک کلمات انگار زندگی شده است.
این آهنگ "سلام" منو دیوانه کرده، عاشق کرده، درگیر کرده. اصلن من غرق شدم تو این ترانه و آهنگ و احساس
بعدِ یک عمر تازه فهمیدم
من چقد بی اساس میخوامت
به هم که میرسیم ، تو رَد شو و برو
تو رَد شو من فقط ، نگاه کنم تو رو
چون از تو راضیم ، به این حضورِ کم
به هم که میرسیم ، خطر نمیکنم
به هم که میرسیم ، خطر نمیکنم
برای اینکه تو نیفتی از سَرم
کسی رو با خودم سفر نمیبرم
منو از این جنون رها نمیکنی
کنارمی به من نگاه نمیکنی
کنارمی به من نگاه نمیکنی
یه عمرِ کارِ من ، همین شده مُدام
تو رد بشی و من ، فقط بگم سلام
یه عمرِ کارِ من ، همین شده مُدام
تو رد بشی و من ، فقط بگم سلام
به هم که میرسیم ، تو رَد شو و برو
تو رَد شو من فقط ، نگاه کنم تو رو
چون از تو راضیم ، به این حضورِ کم
به هم که میرسیم ، خطر نمیکنم
به هم که میرسیم ، خطر نمیکنم
برای اینکه تو نیفتی از سَرم
کسی رو با خودم سفر نمیبرم
منو از این جنون رها نمیکنی
کنارمی به من نگاه نمیکنی
کنارمی به من نگاه نمیکنی
یه عمرِ کارِ من ، همین شده مُدام
تو رد بشی و من ، فقط بگم سلام
یه عمرِ کارِ من ، همین شده مُدام
تو رد بشی و من ، فقط بگم سلام