ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

باز کن پنجره را

باز کن پنجره‌ها

را که نسیم

 روز میلاد اقاقی ها را
 جشن می گیرد

  و بهار

روی هر شاخه کنار هر برگ

 شمع روشن کرده است

 همه چلچله ها برگشتند

  و طراوت را فریاد زدند

 کوچه یکپارچه آواز شده است

 و درخت گیلاس

هدیه جشن اقاقی ها را

 گل به دامن کرده است
 باز کن پنجره‌ها را ای دوست
 هیچ یادت هست 

که زمین را عطشی وحشی سوخت؟

 برگ ها پژمردند

 تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

 هیچ یادت هست؟
 که توی تاریکی شب های بلند

 سیلی سرما با تاک چه کرد؟

 با سر و سینه گل های سپید

 نیمه شب، باد غضبناک چه کرد؟

 هیچ یادت هست؟
 حالیا معجزه باران را باور کن

  و سخاوت را در چشم چمن زار ببین

 و محبت را در روح نسیم

که در این کوچه تنگ

 با همین دست تهی
 روز میلاد اقاقی ها را

  جشن می گیرند

خاک جان یافته است

 تو چرا سنگ شدی؟
 تو چرا این همه دلتنگ شدی ؟
 باز کن پنجره را 

 و بهاران را

 باور کن


باران نوشت: کلن این روز ها هوا اینجا خیلی بهاریه. این شعر هم تقدیم به شما برای دلهای بهاریتون و عذرخاهی بنده رو جهت حضور نیافتن در وبلاگها تون پذیرا باشید. خیلی سرم شلوغه. اگه نظر نمیزارم دلیل بر سرنزدنم نیست، کمبود وقته.

شاد باشید


تقدیم به تمامی دوستان (شعر نوشت)


مثل نامه ای ولی

توی هیچ پاکتی
جا نمی شوی
**
جعبه جواهری
قفل نیستی ولی
وا نمی شوی
**
مثل میوه خواستم بچینمت
میوه نیستی ستاره ای
از درخت آسمان جدا نمی شوی
**
من تلاش می کنم بگیرمت
طعمه می شوم ولی
تو نهنگ می شوی
مثل کرم کوچکی مرا
تند و تیز می خوری
تور می شوم
ماهی زرنگ حوض می شوی
لیز می خوری
***
آفتاب را نمی شود
توی کیسه ای
جمع کرد و برد
*
ابر را نمی شود
مثل کهنه ای
توی مشت خود فشرد
آفتاب
توی آسمان
آفتاب می شود
ابرهم بدون آسمان فقط
چند قطره آب می شود
***
پس تو ابر باش و آفتاب
قول می دهم که آسمان شوم
یک کمی ستاره روی صورتم بپاش
سعی می کنم شبیه کهکشان شوم
***
شکل نوری و شبیه باد
توی هیچ چیز جا نمی شوی
تو کنار من کنار او ولی
تو تویی و هیچ وقت
ما نمی شوی


"عرفان نظرآهاری"