ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

روزی روزگاری

به عادت همیشگی، وسایل بهداشتی ام رو تو اتاقم میزارم تا همیشه در دسترسم باشن. مسواکم رو برداشتم و روش خمیردندان مالیدم و رفتم رو مبل نشستم تا تیکه آخر فیلم رو ببینم. فیلم که تموم شد خاب آلود به طرف دستشویی رفتم تا مسواک بزنم. همین که مشغول مسواک زدن شدم، دیدم بجای بوی نعناع، بوی خوشی به مشامم می رسه.

بعله بنده بجای خمیر دندان، کرم دست و صورت رو روی مسواک مالیده بودم

-------------------------------

در راستای این پست روز دوم به یکی دیگه از دوستانم، سحر پیامک زدم.

نوشت: شما؟؟؟؟؟

نوشتم: شما اگه سحر هستی بنده هم بارانم

نوشت: پونه تویی؟؟؟

نوشتم: اسمم رو تو پیامک قبلی براتون نوشتم

نوشت: نه من سحر نیستم

نوشتم: اگر مزاحمتی شد شرمنده. روزتون بخیر

نوشت: خاهش می کنم پیش میاد این موارد

همش به خودم گفتم خدایا آخه این شماره تو گوشی من چی میکنه؟ شماره رو برای خاهرک خوندم. گفت که این سحر دختر عمه کوچیکست که.

برام جالب بود نه اون منو شناخت نه من اون رو حتا با وجود نوشتن اسم و فامیلم تو پیامک. ای دنیای نامرد و فانی

---------------------------------

منتظر تاکسی بودم. کلی آدم هم واستاده بودن. تاکسی از جلوی مسافرا رد شد اومد جلوی پای من. سوار نشدم تا  کسانی رو که خیلی مدت بود اونجا منتظر بودن سوار شن. راننده از تو تاکسی داره داد و بیداد می کنه باهام که چرا سوار نمی شی. گفتم اینها قبل من اینجا منتظر تاکسی بودن.

من موندم بخای توی این مملکت حقوق شهروندی رو رعایت کنی هم، باید توهین بشنوی

-----------------------------------

ساعت 12 شب نشستیم داریم با خانواده این فیلم پایان نامه رو که یکی ازین شبکه ها پخش می کرد، نگاه می کردیم. کلی خندیدم. خداییش بیشتر طنز بود تا م.ل.ی / م.ی.ه.ن.ی بعدشم با اون گریمای مسخره و بازیهای مسخره تر. حامد کلاهداری برادر من بنده اگه جای تو بودم خداییش آتیش می زدم خودم رو.

توصیه اکید دارم این بار که، این فیلم رو نبینید چون کلی باید از زمان با ارزشتون رو بزارید برای این فیلم بی محتوا، بی ارزش، توهین آمیز و ...

نظرات 12 + ارسال نظر
جودی آبوت با موهای مشکی جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:17 http://judylonglegs.blogfa.com

سلاام

به جاش دندونات مرطوب شد!
فامیل هم فامیل های قدیم هـــــــــــــی....
حقوق شهروندی خوبی را به سر انجام رسوندی
احسنتم

آره مرطوب و خوشبو
اوووووووووووووف من موندم چطور منو نشناخت
ممنون

درود به تو جودی

Mr PACT جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 20:40 http://misaghetanha.blogsky.com

دیگه الان جمعه هم پست تنظیم میکنید آپ بشه؟!
آورییییییین...




آره دیگه گفتیم الان که تو همه چیز توانمد شدیم این گزینه رو هم متحان کنیم. شاید خاستیم برا آیندگان پیغم پسغامی چیزی بزاریم
درود بر سیستم خودکار بلاگ اسکای



hami جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 23:58 http://hami-lahijan.blogfa.com/

حقوق شهروندی رو واقعااا اینطوره....
بابا شائ راننده ازت خوشش اومده باشه...
والاااا

آره
ای بچه پررو. خوبی؟؟؟؟؟؟؟ حالت چطوره؟؟؟؟
والا

حسین شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:42 http://succeess13.persianblog.ir/

اولا سلام
بسیار زحمت کشیدید که کرم به جای خمیردندان استفاده کردید!!! جای جبران یمقدارخمیردندان به دست و صورت محترم بمال

دوم اینکه چقدر کم خرد و کم درک و.......... شدیم که رعایت حقوق خود ودیگران نشان از بی عرضگی و ......
برای عقل و شعور آن راننده متاسفم. همچنین تاسف بیشتر برای مسئولین از بالاترین تا پایین ترین که طوری مملکت اسلامی را بجایی کشیدن که خیلی راحت توهین ها شنیده میشه!!! و هیچکس بخاطر آن ........

سوم اینکه حتما توصیه شما را گوش میدم و این فیلمی که قبلا هم شنیدهبودم مزخرفه نگاه نمیکنم

درود
ممنون
کلن مدم ما با احترام دیدن و احترام گذاشتن بعضی هاشون البته مشکل دارن اساسی
ممنون که نگاه نمی کنید

حسین شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:44 http://succeess13.persianblog.ir/

یه سوال؟
چرادختر عمه گرامی جنابعالی با اینکه اسمشو درست گفتید چرا منکر شدن!!!؟

والا منم چند روزه ذهنم درگیر همین موضوعه

مهناز شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:17 http://www.mahnaz-daneshjoo.blogfa.com

در مورد خمیردندون،من اصصصصصصصصصلا نخندیدم :ا چون از قدیم گفتن به هرچی بخندی سرت میاد :دی
در مورد پیامک، به احتمال زیاد شماره شو عوض کرده دخترعمه وگرنه دیگه تا این حد فراموشی غیر ممکنه!:))
در مورد تاکسی فاقد شعور هم نمیدونم باید چی بگم؟! فقط امیدوارم خدا شفاش بده!
فیلم پایان نامه رو ندیدم و دنبالش هم نمیرم!

آخیییییییییییییییییی. آفرین دختر خوب
والا چی بگم. فامیله ما داریم؟؟؟؟؟؟؟
خندیدیم اول صبحی مهناز
خوب کاری می کنی. نبین مادر جان که جز وقت تلف کردن چیزی نداره برات. البته کمی فان هستا

ساسا شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 http://www.khordeforooshi.blogfa.com

چه پست شاد رنگارنگی!
چه جالب من هم مسواکم تو اتاق خوابه.
وقتی این حرکت راننده تاکسی ها رو میبینم شک میکنم که چرا اصرار دارن خانم ها رو سوار کنن.


من کلن زندگیم تو اتاقمه
نمی دونم والا
راستی ساسا خوش آمدی بانو

مرضیه شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:21

سلام بارن قشنگم...چقد این پستت معرکه بود.اتفاقایی بود که روزمره باهاش درگیریم عزیزم.من همیشه عاشق قلم نویسندگیت هستم یادت نره باران زیبا رو...

وای مرضیه قلمم کجاش خوبه خاهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون از تعریفت
. همیشه بمن لطف داری دوست شمال پایتخت نشینم .
باران که میاد یادت هستم. مطمئن باش دوستم

مرضیه شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 13:37

مرسی عزیزدلم...
خیلی خانومی...

کلن شاعر می فرماید:
اگه دنیا دست من بود دنیا رو به پات میریختم
جای غصه شادیا رو پای گریه هات میریختم
اگه دنیا دست من بود خورشیدو برات میچیدم
عکس اولین نگاتو روی دریا میکشیدم
بعله مرضیه خانوم

یک ذهن پریشان یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:31

منم یه بار با خمیر ریش بابام مسواک زدم

خمیر ریش؟؟؟؟؟؟ خوش طعم که نبود ؟؟؟؟

maede دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 http://ashiyane-nursing.mihanblog.com/

هه هه کرم جای خمیر دندون؟؟؟ چه شود؟؟؟ حالت به هم نخورد آبجی؟؟؟
به این میگن دختر عمه بامرام
بی خیال عزیزم حقوقو بخوای رعایت کنی نتیجه اش این میشه...آخه خودت در جریانی که تو مملکت ما همه چی عکسه قضیه اس...
این همون فیلمیه که شبکه 1 پخش می کنه؟؟؟ یه بار نصفه نیمه دیدم چرت و پرت بود دیگه نگاه نکردم...البته اگه همون باشه ...

خوشبو بو مائده. امتحان کن کرمش رزیران باشه حتمن
خیلی با مرام
آره فکر کنم ما حالا حالا راه باید طی کنیم برای تثبیت خیلی از فرهنگها
نمی دونم. من از کانال بلاد کفر دیدم. نبینی ها

بهار سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:12

اشکال نداره کام دهانت نرم شد اونطوری راحت تر چای بخوری-سر مخوره اخه
یکی باجناق فامیل نمیشه یکی عمع و شوهر و بچه هاش
اما حقوق شهروندی به سال حقوق بشر توی ایارن تبدیل به افسانه محلی شده این دو روز دنیا هم میگذره غم مخور خواهر
پایان نامه پایان نامه نگو که یادم میاد اینجوری میشم انگاری نویسنده اش شب شام تخم مرغ خورده بود با لوبیا کابوس دیده بود بعد این فیلم رو از روی تصویر اون اجنه ها نوشته بود والا

خیلی خوش بود شد بهار فقط یکیم به زحت افتادم تا بوش بره
قبول دارم. آخ فامیل فامیل فامیل
افسانه محلی رو خوب اومدی
اووووووووووف بعد پایان نامه دیدمت چطوری بودی. از خابت زدی دلم برات سوخت. تو که سابقه مستقیم رفتن سرکا رو داری برات یه سم بود این فیلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد