ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.
ذهن زیبا

ذهن زیبا

قد وقواره آدمى به اندازه محیطی میشود که در آن رشد می کند! راه های نرفته بروید.کارای نکرده بکنید.آوازهاى نخوانده بخوانید.جاهای ندیده ببینید.توى یک برکه نه نمانید.

فامیلمون سرکار خانوم سوآرز :I

بعضی از آدما اینقده تو زندگی گند می زنن که میخان گند زندگی شون رو به دیگران هم تعمیم بدن. دختر خاله ی من یکی از اونهاست. از دیروز که خاله حرفاشو برامون زد که چه چیز ها گفته و به مادرش یه سری مسایل رو امر کرده ( آخ خاله ی ساده و نادون من که به حرفهای نادون تر از خودت گوش میدی) ذهنم همش مشغول این مسله ست که چی خوب شد این تو دم و دستگای اح.مدی نژاد کاره ای نشد و گرنه فاتحه ی کل فامیل خونده بود .... بقرعان
کلن دختر خاله مو می بینم یاد سوآرز می افتم. ووووووووووی

هر کجا هستم، باشم/ آسمان ما من است

دیروز بعد از اینکه از کار تعطیل شدم و رسیدم خونه، خیالم راحت بود که کلاسی ندارم و راحت می تونم یه چُرتی بزنم اما وارد اتاق که شدم دیدم که این خاهر ها بساط هندوانه و بلال راه انداختن و نمی شه نه از اون جمع گذشت نه از اون جو. خاهر کوچیکه که میخاست بره عروسی دوستش، هی هندونه زیر بغلمون گذاشت که تو سلیقه ت خوبه بیا بریم برای خرید کادو و ازونجایی که اسپانسر این هدیه بنده بودم، لباس پوشیدم و به سمت خیابون به راه افتادیم. هنوز از خیابون اصلی بیرون نیومده بودیم که این خاهر درایو مون فرمودن: حیف نیست میخای بری عروسی بیا بریم بیرون از شهر خیلی خوش میگذره ها!!!!!! خب ما هم از خدا خاسته و تصمیم گرفتیم بریم بیرون از شهر. از متلکای خاهرها هم در امان نبودیم که فلانی گردشگری خونه و هیچ جا رو بلد نیست و ... بعد از شنیدن اینهمه متلک هر کدوممون یه جایی رو پیشنهاد داد برای رفتن: خمام، فومن، بام سبز لاهیجان، شیخ زاهد لنگرود، کاسپین و در آخر زور اسپانسر هدیه و همون گردشگر خونده چربید به همه ی پیشنهادات که بریم لشت نشا و زیبا کنار و خاهر کوچیکه تهدید کرد اگه بهمون خوش نگذره، خودت می دونی و ...

 
ادامه مطلب ...