من به آن روز می اندیشم
که من و تو، ما باشیم...
پس بیا دستهایمان را محکم بگیریم که راه زیادی در پیش داریم.
کمی ایمان و اعتماد و صداقت و امید را چاشنی این رفاقتمان کنیم تا یادمان نرود ما هزینه ها زیاد داده ایم.
اما هر بار با خود زمزمه می کنم: خدا با ماست از چیزی نمی ترسم