از روزی که ما مسابقات والیبال رو جدی دنبال می کنیم، ماکان خاهر زاده ی 6 ساله م بدجوری پا گیر این مسابقات شده و مثل یه طرفدار واقعی حتا یه لحظه از کنار تلویزیون تکون نمی خوره. بشدت فرهاد قائمی رو دوست داره و بعد از هر ست زنگ میزنه منزل ما تا بازی قائمی رو به رُخمون بکشه و تایید بازی قائمی رو از ما بگیره. این رو بگم باقی بازیکنان والیبال رو هم دوست داره اما تعصب ویژه ای روی این بازیکن داره.
توی جمع خانوادگی بودیم که داشت برای داییهاش تعریف می کرد که موها شو با کمک آبجی مثله قائمی گذاشته حتا یک روز که آبجی خونه نبوده به تنهایی مدل موهای سعید معروف رو واسه خودش درست کرده.
بعد از پایان بازی با برزیل که ایران بُرد، عزیز دلم ماکان اینقدر احساساتی شده بود که برای قائمی یه نامه نوشت و کلی بوس رو حواله ش کرده بود (متن نامه رو که خاهرش براش نوشته اگه بدستم برسه براتون میزارم)
دیشب که رفته بودیم بیرون مامانش دید داره به یکی دست تکون میده. دعواش می کنه و میگه عیبه چرا برای مردم دست تکون میدی؟
ماکان میگه: آخه آقاهه شبیه "میرزا جانپور" بود.
حالا اگه یک روز ماکان عزیز دل ما رفت و جز بازیکنان تیم ملی والیبال شد به یاد بیارید که یک خاله بارانی بود تا از خاطره ی والیبالش اینجا بنویسه.